امام حسین(ع) عاشق خدا
آیتاللهجوادی:
مجالس عزا را نباید با قصه گویی اداره کرد
یکی از مراجع تقلید شیعیان با تأکید بر علمی بودن مجالس عزاداری محرم تصریح کرد: با قصه و داستانهای بیمغز نباید مجالس اداره شود و وقت مردم تلف نشود بلکه باید مطالب برهانی، استدلالی، قرآنی، روایی، راز نهضت حسینی، حق مداری، پرهیز از باطل، گرایش به حق و صداقت نهضت امام حسین(ع) در جامعه مطرح شود.
آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی در ادامه سلسله جلسات درس اخلاق خود که در بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء برگزار میشود، با اشاره به روایت «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» گفت: امام حسین(ع) روش، منش و گفتارش به گونهای بود که انسانها را در طول تاریخ راهنمایی کرد و موجب گسترش نور در جامعه شد.
وی با اشاره به نورانیت پیامبران و اولیای الهی ابراز کرد: برخی به سبب وارستگی و تقوا نورانیاند و مصداق هدایت هستند زیرا راه خدا را پیمودهاند و برای دیگران نیز چراغ هدایت هستند.
« بسم الله الرحمن الرحیم »
با امامیم یا بَر امام ؟!
کاروان اسرای اهل بیت وقتی به کوفه رسید، امام زین العابدین، حضرت زینب و برخی دیگر از خاندان امام حسین برای مردم سخنرانی کردند که شرح آن در مقاتل و کتاب های مختلف آمده است. مردم با شنیدن این سخنان تحت تاثیر قرار می گرفتند و به گریه می افتادند تا جایی که به امام سجاد گفتند: ای فرزند رسول خدا ما فرمانبرداریم! فرمان بده تا بجنگیم! امام در پاسخ گفتند: هیهات! ای بی وفایان مکار. میان ما و شما، شهوات حائل آمده. می خواهید با من همان کنید که با پدرانم کردید؟
امام سجاد در ادامه سخنانشان جمله ای خطاب به مردم کوفه گفتند که عجیب و عبرت آموز است: «خواهش من این است که نه با ما باشید و نه بر ما!» به عبارت دیگر، ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان.
اکثریت مردم کوفه شیعه بودند. مرید و محب اهل بیت. پیرو مذهب دیگری نبودند. سالها با امیرالمومنین و فرزندانش مانوس و همدم بودند. اما سرنوشتشان چه شد؟ چرا امام به آنها چنین هشداری دادند؟
گاهی با خودم فکر می کنم که آیا ما شیعیانی که امروز ادعای دوستی، محبت و پیروی اهل بیت را داریم، به امامان مظلوم خود خیر می رسانیم یا شر؟ خیرمان بیشتر است یا شر؟ اصلا خیری داشته ایم؟!
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق *** ثبت است بر جریده عالم دوام ما
تاریخ بشر حوادث تلخ و شیرین بى شمارى را به یاد دارد و تاریخ سازان فراوانى را در دل خویش پرورش داده است، ولى کمتر حادثه اى را همانند حادثه عاشوراى سال 61 هجرى با پى آمدهاى گسترده اش به خود دیده و کمتر تاریخ سازانى همچون تاریخ سازان کربلا را به یاد مى آورد.
این حادثه همچون سکّه اى داراى دو روى کاملا متفاوت و متمایز از یکدیگر است; یک روى آن، خیانت، بى وفایى، ناجوانمردى، ستمگرى، پلیدى، قساوت، بىوفایى، بى رحمى و مهمان کشى; و روى دیگر آن، وفادارى، جانبازى، جوانمردى، شهامت، ستم ناپذیرى، صبر، تسلیم در برابر قضاى الهى و عبودیّت حق در عالى ترین درجه آن است.
هر چند تاریخ، حوادثى دردناک تر از این حادثه را به خود دیده و کشته هاى به مراتب بیش ترى را شاهد بوده و قیام هاى خونین و حق طلبانه فراوانى را در حافظه خود به یاد دارد ; ولى آنچه که سبب امتیاز نهضت عاشورا شده، نکاتى چند است که در دیگر حوادث مشابه تاریخ یا وجود نداشته، و یا به این اندازه پر رنگ نبوده و یا همه این امتیازات را یک جا در خود جاى نداده است.
عنصر نیّت و انگیزه الهى در قیام امام حسین(ع) بسیار ممتاز است. آن حضرت فقط و فقط براى رضاى خدا و احیاى دین حق دست به قیام زد و هرگز هیچ عنصر دنیوى و جاه طلبانه در قیام او دخالت نداشت; جاى جاى تاریخ کربلا گواه این مدّعاست. از این رو، امام(علیه السلام) در این نهضت همواره به وظیفه الهى خویش مى اندیشید و نتیجه را به خدا واگذار کرد. این حقیقت بارها در کلمات، سیره و رفتار امام حسین(علیه السلام) جلوه گر شده است.