سخن آغـــازیــن
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق *** ثبت است بر جریده عالم دوام ما
تاریخ بشر حوادث تلخ و شیرین بى شمارى را به یاد دارد و تاریخ سازان فراوانى را در دل خویش پرورش داده است، ولى کمتر حادثه اى را همانند حادثه عاشوراى سال 61 هجرى با پى آمدهاى گسترده اش به خود دیده و کمتر تاریخ سازانى همچون تاریخ سازان کربلا را به یاد مى آورد.
این حادثه همچون سکّه اى داراى دو روى کاملا متفاوت و متمایز از یکدیگر است; یک روى آن، خیانت، بى وفایى، ناجوانمردى، ستمگرى، پلیدى، قساوت، بىوفایى، بى رحمى و مهمان کشى; و روى دیگر آن، وفادارى، جانبازى، جوانمردى، شهامت، ستم ناپذیرى، صبر، تسلیم در برابر قضاى الهى و عبودیّت حق در عالى ترین درجه آن است.
هر چند تاریخ، حوادثى دردناک تر از این حادثه را به خود دیده و کشته هاى به مراتب بیش ترى را شاهد بوده و قیام هاى خونین و حق طلبانه فراوانى را در حافظه خود به یاد دارد ; ولى آنچه که سبب امتیاز نهضت عاشورا شده، نکاتى چند است که در دیگر حوادث مشابه تاریخ یا وجود نداشته، و یا به این اندازه پر رنگ نبوده و یا همه این امتیازات را یک جا در خود جاى نداده است.
عنصر نیّت و انگیزه الهى در قیام امام حسین(ع) بسیار ممتاز است. آن حضرت فقط و فقط براى رضاى خدا و احیاى دین حق دست به قیام زد و هرگز هیچ عنصر دنیوى و جاه طلبانه در قیام او دخالت نداشت; جاى جاى تاریخ کربلا گواه این مدّعاست. از این رو، امام(علیه السلام) در این نهضت همواره به وظیفه الهى خویش مى اندیشید و نتیجه را به خدا واگذار کرد. این حقیقت بارها در کلمات، سیره و رفتار امام حسین(علیه السلام) جلوه گر شده است.